دیکشنری
داستان آبیدیک
ill grained
ɪl gɹe͡ind
فارسی
1
عمومی
::
بد نهاد، زمخت، بد خو
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ILL CONSIDERED
ILL DISPOSED
ILL DISPOSED TO
I'LL DRINK TO THAT
I'LL EAT MY HAT
ILL FAME
ILL FATED
ILL FAVORED
ILL FAVOURED
ILL FEATURED
ILL FOUNDED
I'LL GET BACK TO YOU
I'LL GET RIGHT ON IT
ILL GOTTEN
ILL GOTTEN GAINS
ILL GRAINED
I'LL HAVE THE SAME
I'LL HAVE TO BEG OFF
ILL HEALTH
ILL HIMOUR
ILL HUMORED
ILL HUMOUR
ILL HUMOURED
ILL HUMOUREDLY
ILL HUMOUREDNESS
ILL IN CLI
ILL INFORMED
ILL INTENTIONED
ILL JUDGED
I'LL LET YOU GO
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید